𝖒𝖊𝖒𝖔𝖗𝖎𝖊𝖘 :)

پایان

از

نقطه اغاز

تمام شد

جایی که در باران

در چشمانم گفتی

من عاشقت هستم..

-خیلی دوسش دارم.. باید چیکار کنم؟

+ببخشش، اگه نبخشی بخشیده نمی‌شی. هیچکس نیست که اشتباه نکرده باشه.

-بعضی چیزا درست شدنی نیست.. برگشت نداره!

+پسرم هفت سالش که بود رفت بستنی بگیره، ماشین زد بهش.. اگه دستشو گرفته بودم الان بود. اگه راننده اون ماشین، یه ثانیه زودتر ترمز کرده بود، الان بود.. اینه که برگشت نداره!

(صبحانه با زرافه‌ها)

+ما توی نقاشی مثل 0و1ریاضی سفید و سیاه داریم... و اینو میدونم که بین این دوتا رنگ بینهایت طیف خاکستری وجود داره که من و تو و همه ی آدما ی دنیا رو تشکیل میده! بین 0و1 هم کلی عدد وجود داره درست میگم؟ 

_هست... ی سوال! من برات کدومم؟ سفید یا سیاه؟ یا خاکستری سایه هات؟ 

+سیاه نیستی... تو ی خاکستری سردی... 

_شاید بلد نباشم ولی سرد نیستم! شایدم این تضادمونه که تورو انقدر برام جذاب کرده! 

+ببین تو داری دنبال منطق عشقت میگردی؛ نگرد. عشق منطق نمیشناسه، یهو به خودت میای میبینی بد جور گرفتارش شدی..

رفتم تو گوگل سرچ کردم دیدم قیمت قلب انسان ۷ میلیارده

مبخوام قلبمو بفروشم یکی باهاش BMW  بخره🗿💅

خورشید‌به‌ماه‌گفت:

+جایمان‌را‌عوض‌کنیم؟

ماه‌در‌جوابش‌گفت:

-طاقت‌گریه‌آدمها‌در‌شب‌را‌داری؟

خورشید‌گفت:

+آیا‌میتوانی‌افکار‌‌‌کسانی‌را‌تحمل‌کنی‌‌که‌‌،

برای‌گریه‌کردن‌‌منتظر‌شب‌می‌مانند؟

دوستت دارم!

 آن‌قدر دوستت دارم که نمی‌توانم ازت بگذرم، می‌فهمی؟ گاهی آن‌قدر دلم می‌خواهد تو را ببینم که خشم عشق می‌خواهد دیوانه‌ام کند.

من همونم که یروز میخواستم دریا بشم

 میخواستم بزرگترین دریای دنیای بشم

 آرزو داشتم برم تا به دریا برسم

 شب و آتیش بزنم تا به فردا برسم

:)

کدام زیباست؟ حقیقتی که تلخ است یا دروغی که شیرین است؟

ولی مدرسه اونقدرا هم بد نبود :)

(اصکی نرین قابل توجه بعضیا)