𝖒𝖊𝖒𝖔𝖗𝖎𝖊𝖘 :)

𝖒𝖊𝖒𝖔𝖗𝖎𝖊𝖘 :)

!I have no memory...I got lost in time

شوقِ وصال

꧁l𝓪∂𝔶 ℤ꧂ ꧁l𝓪∂𝔶 ℤ꧂ ꧁l𝓪∂𝔶 ℤ꧂ · 22 آبان ·

دلم نمی‌خواد شوقِ وصال و رسیدن به تو،شبیه بارش برف در در بندرعباس، فقط یک ناممکنِ دور باشه...

من آرزوی یک زیبایی واقعی رو دارم،اون‌قدر که وقتی به مقصد رسیدم،بتونم کنار فنجان قهوه‌ام آروم لبخند بزنم و بگم:

«سبحان! دیدی که آخر شد؟ بالاخره رسیدی…»

—پَروآز ۱:۱۱

``۲۲آبـآن۱۴۰۴``

__سبحان__